سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چه حالی می دهد باران، ولی تنها کنار تو
دو جرعه چای، یک فنجان، ولی تنها کنار تو

صدای خش خش برگ و ترنم های پائیزی
ت تق تق، چانه ی لرزان ولی تنها کنار تو

نشستن توی آلاچیق و "ها کردن" به دست ماه
که تکیه داده بر ایوان، ولی تنها کنار تو

چه حالی می دهد بوسه، چه حالی می دهد لبخند
حکایات لب و دندان، ولی تنها کنار تو

ببین این ژاکت کهنه کنار تو چه می آید
دلم شاد و لبم خندان، ولی تنها کنار تو

چه روزی می شود امروز عجب عصرانه ای به به
کمی سبزی پنیر و نان و،لی تنها کنار تو

چه حالی می دهد شانه به شانه با تو بودن ها
چه حالی می دهد باران، ولی تنها کنار تو

اسماعیل ساسانی




تاریخ : چهارشنبه 97/7/25 | 9:59 عصر | نویسنده : ahoooora | نظر

  • paper | کوفه | آنک بات