سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تو مگر دربدری خانه نداری ای بغض

 

با توام با تو که با خاطره ها همدستی

تو که یاغی شدی و راه گلویم بستی


از میان همه ی مردم این شهر چرا

تو فقط بر سر عهد و قسمت پابستی


قسمت را بشکن حال و هوایم خوش نیست

نشئه ای یا که خماری؟ نه، خدایا مستی


تو مگر دربدری خانه نداری ای بغض

همه شب سرزده مهمان گلویم هستی


قسمتم غصه و غم بود که از روز ازل

هر کجا کار من افتاد تو آنجا هستی


گله کم می کنم انگار به هم می آییم

من و تو جام می و این غزل و بدمستی 


اسماعیل ساسانی

 




تاریخ : پنج شنبه 96/11/12 | 12:15 صبح | نویسنده : ahoooora | نظر

گاهی دلم برای خودم تنگ می شود

"گاهی دلم برای خودم تنگ می شود"

آئینه هم مگر دلش از سنگ می شود؟

گاهی بروی تخت تنت پیش من ولی

حتی نفس کنار تو فرسنگ می شود

نامهربانی ات تبری شد که عاقبت

با بند بند ریشه هماهنگ می شود

هر دم نفس نفس، نه که تکرار نت به نت

آهی منظم است که آهنگ می شود

با بی تفاوتیت، دل شیشه ای شکست

از آن دلی که هفت، نه صد رنگ می شود

گاهی دلم، دلم ای وای این دلم

مانند گوی بسته به آونگ می شود

هی می رود دوباره از این خانه تا که باز

با ریسمان خاطره ها جنگ می شود

حتما دلت ز فاصله ها غم گرفته است

وقتی که نقش خاطره پر رنگ می شود

گم کرده ام دلم، دل من را ندیده ای ؟

"گاهی دلم برای خودم تنگ می شود"

اسماعیل ساسانی


 




تاریخ : یکشنبه 96/6/26 | 12:12 صبح | نویسنده : ahoooora | نظر

ای عشق ا این خواب قشنگم نپرانم

خو کرده به کابوسم و دلداده ی بختک

ای عشق از این خواب قشنگم نپرانم

اسماعیل ساسانی




تاریخ : یکشنبه 96/6/26 | 12:4 صبح | نویسنده : ahoooora | نظر

باید اسماعیل را این بار قربانی کنم

تا بگویم دوستت دارم قسم کافی نبود

باید اسماعیل را این بار قربانی کنم 

 

اسماعیل ساسانی




تاریخ : جمعه 96/6/10 | 3:15 عصر | نویسنده : ahoooora | نظر

جمعه تعطیل است اما عشق من تعطیل نیست

جمعه تعطیل است اما عشق من تعطیل نیست 

بلکه بی تابانه تر مشتاق و دلتنگ توام

اسماعیل ساسانی




تاریخ : جمعه 96/6/3 | 1:58 صبح | نویسنده : ahoooora | نظر

کوچ کردی از من و از روزگارم بی خبر

کوچ کردی از من و از روزگارم بی خبر

پر کشیدی سوی ییلاقی از اینجا خوب تر

بال و پر دارم ولی پرواز یادم رفته است

رفتی و من ماندم و یک انتظار بی ثمر

گر چه می دانم نمی آیی ولی هر روز صبح

آب و جارو می کنم این خانه را با چشم تر

آنقدر خوش باورم با اینکه با او دیدمت

دستپاچه می شوم با هر صدای زنگ در

خوب می دانم چه می خواند درون گوش تو

"قد دنیا دوستت دارم" ولی من بیشتر

من زمین تو آسمانی من کجا و تو کجا

من فقط یک ماه دارم تو هزار و یک قمر

رسم قو ها رسم کفتر های هر جایی نبود

عشق یعنی زندگی تنها برای یک نفر


اسماعیل ساسانی

 




تاریخ : چهارشنبه 96/5/25 | 3:22 عصر | نویسنده : ahoooora | نظر

مالیاتی زلبت خرج بکن تا فکر

مالیاتی زلبت خرج بکن تا فکر 

 

پیچ گیسوی تو و جاده ی چالوس کنم


اسماعیل ساسانی




تاریخ : چهارشنبه 96/5/25 | 3:16 عصر | نویسنده : ahoooora | نظر

قهر کردی با دلم اما به رویایم بیا

قهر کردی با دلم اما به رویایم بیا

عهد بستم با خودم دیگر دلت را نشکنم


اسماعیل ساسانی




تاریخ : دوشنبه 96/5/2 | 4:1 عصر | نویسنده : ahoooora | نظر

حالا که وقت باران نیست

حتی دل آسمان هم برای با هم دیدن مان تنگ بود


وگرنه حالا که وقت باران نیست!


اسماعیل ساسانی




تاریخ : جمعه 96/4/23 | 12:15 صبح | نویسنده : ahoooora | نظر

من تو را

هرکه در رویای خود نقش کسی را می کشد

یا که دارد آرزوهای محالی 

من تو را


اسماعیل ساسانی




تاریخ : جمعه 96/4/23 | 12:11 صبح | نویسنده : ahoooora | نظر

  • paper | کوفه | آنک بات